خب، سلام! نماز روزه ها قبول!...خیلی رو انتخاب عنوان وقت نذاشتم چون هم گشنمه هم به نظرم آدما عوض میشن دیگه...یعنی خودم شخصا اونقدری عوض شدم که دیگه به این مرحله میرسه نیام کن فیکون کنم وبلاگ رو! خیلی م وسواس به خرج ندم سرش:پی

تعطیلات چرا؟ چون ممکنه یه روزی هوس کنم برگردم یه خاکی ازش بگیرم، کی؟ خدا داند! اما فعلا چیزیکه ازش مطمئنم اینه دفترش رو بستم کش دفترم انداختم!

حالا من نه نویسنده بودم نه وبلاگ نویس (به معنی وبلاگ نویسی واقعا!) اما نوشتن؟ قطعا مینویسم! یعنی مداوم مینویسم اما خب، ترجیح فعلیم انتخاب اینستاگرام به اینجا بود چون یه بخش حرفارم عکسه میزد دیگه من لازم نبود خودزنی کنم سر چهارتا کلمه تو انتقال مفهوم :دی

قطعا اونجا خودسانسوری بیشتره اما شکل و شمایلش به یه اسکیل از جامعه شبیه تره...خلاصه که اینا...شماها سنگرو حفظ کنین تا صاحب اصلیش بیاد!

...

قعلا! :)